همچنین جایزه بهترین فیلمنامه را به طور مشترک برای ارسلان امیری، آیدا پناهنده و تهمینه بهرام به همراه داشت. فیلمی که پس از درخشیدن در جشنواره فیلم فجر، امید به دیده شدن در اکران داشت اما پیش از زمان اکران فیلم، دستاندرکاران آن با انتشار بیانیهای اعلام کردند فعلاً از اکران این فیلم انصراف میدهند. درباره جزئیات این انصراف با «ارسلان امیری» کارگردان این فیلم گفتوگو کردیم که میخوانید.
فیلم «زالاوا» قرار بود اول دی ماه روی پرده سینماها برود اما اعلام انصراف کرد، با وجود اینکه در بیانیه انصراف از اکران هم اشاره داشتید که دلیل انصراف، تبعیض و گزینشها و مهندسیهای اکران است، توضیح بیشتری در این باره میدهید؟
نمیخواهیم بیش از این مسئله را باز کنیم تا ببینیم هفته آینده چه تصمیمی برای اکران این فیلم گرفته میشود. امیدوارم شرایط بهتری برای اکران فیلم به وجود بیاید تا بتوانیم فیلم را در موقعیت بهتری به دست مخاطبانش برسانیم چون مهمترین دلیل تصمیم ما برای انصراف از اکران در این شرایط و زمان، این بود که مخاطبان «زالاوا» نمیتوانستند فیلم را پیدا کنند و ببینند.
به گمانم این روزها مشغول نگارش فیلمنامهای برای ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی هستید؟
بله، کار مشترکی را با خانم آیدا پناهنده نوشته بودیم که منتظریم ببینیم نتیجه آن چه میشود. سریال «پرنده آبی» برای شبکه نمایش خانگی است. ضمن اینکه این روزها مشغول ایدهپردازی هستم و در پروژه بعدی خانم پناهنده که پنجمین فیلم سینمایی ایشان است به عنوان فیلمنامهنویس و تهیهکننده همکاری میکنم.
این فیلم سینمایی به جشنواره فجر سال آینده خواهد رسید؟
امیدوارم این اتفاق بیفتد و تمام تلاش ما در این راستاست.
درباره سریال «پرنده آبی» هم توضیح میدهید؟
این سریال را برای تولید در شبکه نمایش خانگی با سرمایهگذاری یکی از پلتفرمهای نمایشی نوشتیم و بخش پایانی نگارش آن باقی مانده است. امیدوارم تا دو سه ماه آینده نگارش سریال به پایان برسد و پس از آن ببینیم که قرار است چطور وارد مرحله تولید شویم. کارگردانی اثر را هم خانم پناهنده بر عهده دارند.
به نظر شما چرا سینماگران ما وارد عرصه سریالسازی برای شبکه نمایش خانگی شدهاند؟
از زمان آغاز فراگیری کرونا موجی راه افتاد که بسیاری از فیلمسازان به سمت تولیدات شبکه نمایش خانگی رفتند چون در دوران همهگیری کرونا و تعطیلی موقت سینماها، بیکاری در اهالی سینما زیاد شد، تعداد زیادی از سینماگران که از این راه ارتزاق میکردند بایستی معیشت خودشان و خانوادههایشان تأمین میشد ولی سینما به وضعیت نیمهتعطیل درآمده بود. پلتفرمهای نمایشی فرصتی بود که سینماگران به این سمت بروند تا چرخه اقتصادی زندگیشان بچرخد اما با اختلافاتی که میان وزارت ارشاد و ساترا پیش آمد، عملاً فضای مبهم و سختگیرانهای برای فیلمنامهها به وجود آمده که این راه معیشتی را برای اهالی سینما بسته است، در چنین شرایطی نه سینمایی وجود دارد و نه انگیزهای در بین سینماگران برای تولید در شبکه نمایش خانگی.
یعنی تولیدات شبکه نمایش خانگی میتوانست به صورت غیرمستقیم به اقتصاد سینما کمک کند؟
به وضعیت اقتصادی عوامل حرفهای که در سینما مشغول به کار هستند کمک میکند یعنی عوامل حرفهای سینما در مسیر کاریشان فعالیت کنند و معیشتشان از این راه میگذرد نه اینکه مجبور به ترک شغلشان شوند و از راههای دیگری برای گذران زندگی، کسب درآمد کنند.
متأسفانه در دوران کرونا، بسیاری از عوامل سینما به دلیل تعطیلی پروژهها مجبور شدند به شغلهای روزمره و نامرتبط دیگری روی بیاورند در حالی که تولیدات شبکه نمایش خانگی موجب میشد تمام عوامل حرفهای سینما از صدابردار و گریمور گرفته تا فیلمبردار و دستیار کارگردان در شغل خودشان بمانند و این بضاعت فنی و تکنیکی عوامل متخصص هدر نرود تا از دوران کرونا عبور کنیم.
به نظر شما در این شرایط بایستی از تولیدات شبکه نمایش خانگی حمایت شود؟
بله ولی در عمل حمایتی از سوی مسئولان از تولیدات پلتفرمها صورت نمیگیرد. صدا و سیما هم با نگاه بدبینانه به آثار شبکه نمایش خانگی، فضای کار را محدودتر کرده است. قطعاً این نگاه سلبی به تولیدات شبکه نمایش خانگی به سریالهای نیمهجان تلویزیون هم آسیب میزند. اینها دو فضای مستقل از هم دارند و تلویزیون نباید به عنوان رقیب به سریالهای نمایش خانگی نگاه کند.
دلیل کوچ کردن هنرمندان از تلویزیون به سمت شبکه خانگی را متأثر از چه عواملی میدانید؟
به نظرم دلیل این کوچ کردن، تولیدات نمایش خانگی نیست. پیش از اینکه شبکه نمایش خانگی به این شکل و گستردگی آغاز به تولیدات متنوع و گسترده بکند، هنرمندان از تلویزیون کوچ کرده بودند. نباید بهانه کوچ هنرمندان از صدا و سیما را شبکه نمایش خانگی دید بلکه دلیل آن نگاه سختگیرانه مدیران تلویزیون در تولیدات نمایشی و به ویژه حوزه درام بوده است. تجربه نشان داده نگاههای تندروانه جواب نمیدهد و از این مسیر اشتباه برمیگردند اما اتفاقی که میافتد ایجاد هزینههای مالی بر بیتالمال و هزینههای معنوی بر روحیه هنرمندان است که جبرانناپذیر است.
نظر شما